استثمار...

دردورانی که تناقضات ومعضلات اجتماعی روبه فزونی است.وفقروغناباهم قوس صعودی میپیمایند.درعصری که جنگ بحرانهای اقتصادی مانند بلایای اسمانی برمردم نازل میشوددرچنین احوال وشرایطی بشربراثرهجوم بلایاوندانستن راه چاره تصورمیکندکه بازیجه دست نیروهایی است که قدرت تاویل واستنباط انهارانداردولی حقیقت این است که راه حل این معضلات منحصراست به کشف علل اقتصادی فقر بیکاری وجنگ وریشه انهارابایددرروش حکومت های طبقاتی جست.وفقط باپایان دادن به حکومت های طبقاتی است که میتوان این بلایارامعدوم کرد.تاوقتی که دردنیابهره گیران ازوضع موجودوانها که سود خودرادرتثبیت وضع حاضرمیجویندووجوددارندتازمانی که افرادجامعه ازنظراقتصادی به طبقه حاکم بسته اندوافکارخودراازتعلیمات وتبلیغات انهاکسب میکنندبااین تحول اساسی مخالفت جدی به عمل می ایدمیل شدید به فرارازجلوحقایق فکررابه دامان اقسام توهمات وتاویلات وتدابیر مافوق الطبیعه می اندازد

وریابهرامی
[e-mail]

دردورانی که تناقضات ومعضلات اجتماعی روبه فزونی است.وفقروغناباهم قوس صعودی میپیمایند.درعصری که جنگ بحرانهای اقتصادی مانند بلایای اسمانی برمردم نازل میشوددرچنین احوال وشرایطی بشربراثرهجوم بلایاوندانستن راه چاره تصورمیکندکه بازیجه دست نیروهایی است که قدرت تاویل واستنباط انهارانداردولی حقیقت این است که راه حل این معضلات منحصراست به کشف علل اقتصادی فقر بیکاری وجنگ وریشه انهارابایددرروش حکومت های طبقاتی جست.وفقط باپایان دادن به حکومت های طبقاتی است که میتوان این بلایارامعدوم کرد.تاوقتی که دردنیابهره گیران ازوضع موجودوانها که سود خودرادرتثبیت وضع حاضرمیجویندووجوددارندتازمانی که افرادجامعه ازنظراقتصادی به طبقه حاکم بسته اندوافکارخودراازتعلیمات وتبلیغات انهاکسب میکنندبااین تحول اساسی مخالفت جدی به عمل می ایدمیل شدید به فرارازجلوحقایق فکررابه دامان اقسام توهمات وتاویلات وتدابیر مافوق الطبیعه می اندازد

انچه ایده یولوژی باستانی ترین دولت های برده دار رامشخص میسازد رنگ مذهبی ان است این حقیقت درمورد بابل. مصر. اورارتو.ایران وکشورهای باستانی امریکابیش از همه صدق میکند.هرچنداشکال مذاهب ومراسم دینی ومحتوای اساطیر درسرزمین های مختلفوناگون است ولی مضمون مذهبی ان همواره یکسان است زحمتکشان بایدمطیع میبودنند والاخدایان انهارادراین جهان یاپس ازمرگ کیفرمیدادنند.بسیاری ازاین ایین های مذهبی دراذهان توده تصوری ازدوزخ وبهشت میپرورانید.زحمتکشان دربرابرطبیعت ونیزدرمقابل استمثارکنندگان وستمگران ناتوان بودند این وضع برای استقرار ایدیولوژی طبقه حاکم زمینه مساعدی رادرضمیرتوده هابه وجودمی اورد دوعامل اصلی.مفاهیم مذهبی راازهمان اغاز سست میکردوبه توسعه درک ماتریالیستی میدان میداد.عامل

نخست افزایش معلومات واطلاعات مثبت وانباشته شدن ان است.
دوم.پیشرفت نیروهای مولد امکان می دهدکه قوانین طبیعت یکی پس ازدیگری کشف شودوحاصل فعالیت های فکری انسان متقابلاخودانسان راتحت تاثیرقرارمیدهداگرانسان افریننده تاریخ است.تاریخ نیز به نوبه خودسازنده انسان است.دانش راانسان می افریندولی این دانش نیزافریننده شعور انسان نیزهست.توسعه فعالیتهای فکری انسان از تکامل زبان اونیز به خوبی اشکارمیشود.زبان درخشانترین ونزدیکترین نشانه تکامل فکری اسان است.اندیشه انسان ومیزان پیشرفت ان وسطح تکامل ان رامی توان به وسیله زبان اندازه گرفت. انسان قوانین طبیعت راکشف کردوشیوه هایی بکاربردتاانهارابه سودخودبه کاراندازد.اصل انسانی جوهر تاریخ است.تاریخ نشان میدهدکه انسان موجودی است هوشمند واجتماعی طبیعت اواین چنین است شواهدتاریخی رنسانس یعنی دوره بین مرحله اول ومرحله اخرقرون وسطی درتمام مراکزتاریخ .اروپا اسیای غربی اسیای میانه چین وهند نشان داده که حیات اجتماعی وترقی فرهنگی دیگرنمیتوانست درچهارچوب اصولی که دردوران قبل به وجودامده بودوبه ان عمل شده پیشرفت کند این اصول الزامابدنبودند وازاین رواندیشه انسان راازپیشرفت بازمیداشتنددرچنین دگم کنفوسیوس دراسیای میانه دگم اسلام ودرایتالیادگم مسیحیت برای پیشرفت این قیودمیباید ازسرراه برداشته میشدوراه به سوی اندیشه خلاق وازاد بازوهموارمیگردید.وظیفه کنونی انسان این است که همه دانش های طبیعی راجنبه انسانی بخشدواگراینکاررانکندقدرتش درقبال نیروهای طبیعت به چیزی بیهوده که شایسته انسان نیست مبدل خواهدشد منشاشرباقی میماند منشا اصلی شرهمانا استمثارانسان ازانسان واستفاده ازجنگ به عنوان وسیله حل اختلاف است استمثار انسان به وسیله انساندچیزتازه ای نیست ولی درسطح کنونی تکامل نیروهای تولیدی چنین استمثاری رامیتوان ازمیان برداشت ونیزدرشرایط کنونی تکامل عقل واخلاق استمثارمانندجنگ وجنایت شمرده میشود.انسان این اعتقادرابه اصل انسانی خودمدیون است پس ازانکه جنگ استمثاربه وسیله انسان ازمیان برداشته شودوپس از انکه دانش های طبیعی جنبه انسانی بخود گرفت انگاه جامعه قادرخواهدبودکه توسعه تاریخی وجنبش ارزش های اخلاقی راکه اصل انسانی مهمترین انهاست بایکدیگربیامیزدوترکیب کند...