دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی

هرکس بخواهدخانه اش را آبادکندباید مملکتش را ویران کند.وهرکس بخواهدمملکتش را ابادکند باید خانه اش راویران کند.

دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی

تعریفی از:(افکارعمومی)

(افکارعمومی)

دربین فلاسفه جریده نگاران مفسران غیرحرفه ای بحث درموردافکارعمومی به شیوه وشگردمخصوصی انجام میشود لطافت وظرایف وکلمات قصارزینت بخش اظهارلحیه می شود.شخص میتواند همصدابا باسکال افکار عمومی را(ملکه جهان )بنامد می تواند به تبعیت از نویسندگان کتاب فدرالیست اظهار نظرکندکه (تمام دولتها متکی به افکار عمومی هستند)ویاهمصداباهیوم بگویندکه (بنیاد حکومت فقط بر افکاروعقاید استوار است)شخص می تواند افاده مرام کندکه حکومت ها قدرت را(از رضایت حکومت شدگان) اخذ می کنندیا می تواندافکار عمومی را به صورت(هیولایی)تصورکند که_دمدمی مزاج وغافل است ومعهذانیروی شگرفی دارد که استفاده از ان ممکن است تاثیر مهیبی داشته باشد.چنین استعاراتی به جای انکه خواننده را در مورد ماهیت افکار عمومی روشن کند عمدتابه کار لفاضی و عبارت پردازی میخوردومعهذا بحث درباره افکار عمومی هنگامی دچار ابهام می شود که محققان وسواسی می کوشند تا برداشتهای خود را تعریف کنند ومشخصاتی را به وجود اورند تا به انها امکان دهد که نظراتی را ابراز کنند که به ظاهر با واقعیت ها مربوط به فعل و انفعال افکار عمومی و حکومت تطابق داشته باشد.چنین ابهامی به هیچ وجه از ضعف ادراک دانشمندان ناشی نمی شود.اظهار عقیده دقیق در مورد افکار عمومی کاری است بی شهباهت به کاوش برای درک و فهم روح القدس نیست .لیزرسن :خاطر نشان میکند که افکار عمومی (به مرج وملجاعی همچون یک الهی زمین تبدیل شده است واز انگونه واژه های اسطوره گونه است که شهروندان . دانشمندان و ارباب مناصب به طوریکسان در برابر ان احساس تعهد میکنند تعهدی که گاه جنبه ایمانی دارد گاه جنبه واقع بینی و گاه گاه جنبه قداستی )با این حال برسی اجمالی بعضی از برداشت ها و تعاریفی که ارباب تحقیق در مباحث خود عرضه کرده اند ازنظر کمکی که به جهت یابی و شناخت ما از مسئله می کند باید ارزنده باشد

بعضی ازمتفکران درزیمنه افکارعمومی جامعه را به منزله وجود نیمه متشکلی پنداشته اند که از طریق مراحله اولیه حکومت مردمی می تواند به بحث و نقد مسائل خود به پردازد ودر هرمورد به تصمیم دسته جمعی و قابل قبولی برسد .خاطره دولتشهر وگرده همایی های نیواینگلند. غالبا برای ایجاد مفهومی از واقعیت افکار عمومی در جوامع امروزی چنین برداشتهایی را توجیه کرده است .ساختار پیچیده دولتشهر به سادگی قابل درک نیست وبعضی ار اهل تحقیق .روندتشکیل افکار عمومی را معادل تجمع شهروندان در تالار مرکزی شهر و میادین بازار های بزرگ برای بحث وگفتگووحل وفصل مسائل خود میپردازند . این طرزتفکرقیاسی در ساده ترین حالت خود جامعه را به صورت موجود زنده ای شخصیت میبخشد (جامعه منتظر است )(جامعه طلب میکند)(افکار عمومی بر همه مخالتفها فایق امد)شاید برداشته های مشابهی در این دعوی نهفته است که افکار عمومی (نیروی زنده ونافذی است)که نه تنها(فتواهای مدبرانه عناصر ومجرب یک جمع)بلکه (اراده گذرا وسایل اجتماع که خواسته های متفرق و معتقدات توده های مردم را تا حدودی هماهنگ ومتبلور می سازد مشخص وجمع بندی میکند.)

بعضی از مفسرین درجستجوی مفهوم جامعی از روند افکار عمومی نظریاتی ابرازمیکنند که پیچیده تر از قیاس گردهامای های شهری ولی در اصل از همان سنخ است مجموعه نظریات انها طرح و شمایلی از یک ساز و کار (اورگانیسم )ساده به دست می دهد ساز وکاری که از افراد و گروهایی مختلفی تشکیل شده که توسط ارتباط جمعی به هم مربوطند این جمع پیکر گونه توجه خود را معطوف به موضوع واحدی می کند به بحث واستدلال واحتجاج میپردازد و به شیوه ای مرموز تصمیم خاص اتخاذمی کند .یک جماعت تبدیل به یک موجود زنده اجتماعی میشود که متفاوت از جمع است و با توده نیز همانندی ندارد یانگ خاطر نشان میکندکه (یک جماعت از ثبات و درجه تشکیل ...تجمع گذرا .بی شکل .و نسبتا بدونه ساختار ازافرادی است که اعلاقه ویژه ای انها را به هم مربوط میکند)از تلقی جماعت به عنوان یک موجود زنده اجتماعی تا کوشش برای شناخت نوعی الگوی عملی یا رفتار ی که جماعت از طریق ان به اخذ تصمیمی نایل میشود یا افکار عمومی خاص پیرامون یک موضوع تشکیل میدهد گام کوچکی فاصله هست تحلیل چنین مقولاتی برسی نیروهای محرکه تشکیل افکار عمومی نامیده میشود و مبحث مقابل ان برسی افکار عمومی در حالت ایستا. یا برای لحظاتی از زمان است.در مواردی این روند در واکنش نسبت به یک مسئله خاص به یک عمل انفرادی شبیه میشود.در این صورت افکار عمومی به نوعی تفکر گروهی تبدیل میشود وخصلتی سوای تفکر انفرادی پیدا میکند در این حال فرض را بر سلسله مراتبی میگذازند که الگوی ثابتی راتشکیل می دهد .و جماعت در تشکیل افکار عمومی باید ان را تطی کند.این مراحل عبارتند از:ظهوریک مسئله "بحث و نقد و استدلال" و سر انجام اخذ تصمیم

با تلقی جامعه به عنوان یک پیکر زنده در تفاهم نسبت به مسعله افکار عمومی بیش از ان چیزی به دست بیاوریم چیزی از دست خواهیم داد .گاهگاهی و بر حسب اتفاق در بعضی از جوامع کوچک الاقه و اشتغال شهروندان نسبت به یک مسئله خاص ممکن است فراگیر ودامندار شود و توجه و واکنش جامعه در تطابق کامل با فعل و انفعالات قدرت طلبانه به تصمیم گیر منجر گردد که بتوان ان را واقع بینانه و به درستی ناشی از افکارعمومی تلقی کرد در موارد نادرتری ممکن است توده های عظیم مردم یک مملکت مقهور علاقه مشترکی نسبت به یک مسئله انی شوند و نتیجه مشابهی ببار اید. ولی تصمیمات نه به وسیله عامه مردم بلکه به وسیله مقامات و پس از رعایت نسبی افکار عامه یا بخشهایی از عامه اتخاذ می شود.