دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی
هرکس بخواهدخانه اش را آبادکندباید مملکتش را ویران کند.وهرکس بخواهدمملکتش را ابادکند باید خانه اش راویران کند.دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی
هرکس بخواهدخانه اش را آبادکندباید مملکتش را ویران کند.وهرکس بخواهدمملکتش را ابادکند باید خانه اش راویران کند.درباره من
خدابه انسان یک هدف عمومی بخشید هدفی برای والاترساختن خودوبشریت اما وسایل رسیدن به این هدف را به خود بشرواگذارکرد.اوانسان را ازاد گذاشت تاجایگاهی برای خود درجامعه برگزیند که برای او شایسته ترین است تاان جا که بتواند هم خود و هم جامعه را ارتقابخشد.
کارل مارکس
ادامه...
ویژیگیهای...
ویژیگیهای الزاما مدرن پدیده های ملی کدامند؟ومهمترین شرایطی که ملت ها دولت های ملی و ناسیونالیسم را تسهیل وترغیب می کنندکدام ها هستند؟در پاسخ های مختلفی که به این سوالات داده شده انواع مختلفی از مدرنیسم ظهور یافته اند. که حتمن انهارا مطالعه کنید .
1.جامعه شناختی-اقتصادی:ناسیونالیسم و وملت از عوامل اجتماعی و اقتصادی نوینی چون اصول سرمایده.
داری صنعتی نابرابری ناحیه ای وتضاد طبقاتی ناشی می شود.بنابر نظریات تام نارین ومایکل هاشتر.ایده ال ها و احساسات ملی به ویژه ناشی از محرومیت نسبی بین مناطق موجود در دولت مدرن یا در بین طبقات ان بین نواحی در حال توسعه پیرامون و مناطق مرکزی توسعه یافته و یا بین گروه های حاکم مرکزی و پیرامون که توسعه توده های پیرامون واپس زده شده اند بر انگیخته می شود.
2.فرهنگی-اجتماعی:بنابر نظریه ارنست گلنر.ناسیونالیسم وملت ها از لحاظ اجتماعی پدیده های ضروری دوران صنعتی ومدرن اند که در مرحله گذار مدرنیزاسیون ظهور می یابند.ملت ها. اصتلاحاتی عام ومربوط به فرهنگ رفیع طبقه باسواد و تحصیل کرده اند که مورد حمایت متخصصان ونظام اموزش همگانی .اجباری و استاندارد قرار می گیرند.با اموزش نیروی کار همگانی و مجهز ملت ها به نوبه خود صنعتی شدن را حمایت کرده صنعتی شدن هم ناسیونالیسم را تقویت و حمایت میکند.
3.سیاسی.در این مقوله ملت ها و ناسیونالیسم در درون0یا از طریق0 دولت های استقرار یافته مدرن به صورت مستقیم ویا در حال نخالفت با دولت های استعماری یا امپریالیستی شکل می گیرند.از نظر تئوریسین های همچون جان برویلی.انتونی گیدنز .و مایکل مان .دولت های مردن نه تنها چشم انداز ملت ها و ناسیونالسیم است بلکه رابطه اش با جامعه نیز خود محکی است بر ناسیونالیسمی که ملازم حتمی استقلال وحاکمیت ان دولت است.
4.ایدئولوژیک :کانون توجه بر روی (منشاء قاره ای اروپا)و همچنین ایئولوژی ناسیونالیستی که قدرت شبه مذهبی اش همرا با نقش ان در انحلال و زوال امپراتوری ها و ظهور ملت هایی که هیچ کدام از انها باقی نمانده اندمورد برسی قرار می گیرد .الی کدوری.ایدئو لوژی های ناسیونالیستی را با تاثیر و عصر روشنگری و عقاید کانت در رابطه با خودمختاری و سر انجام تعالیم مسیحی قرون موسطی مرتبط می داند و بر تاثیر مخرب انها بر ملت ها و مردمان غیر اروپایی اشاره کرده است و این اغلب زمانی رخ می ده د که یک روشن گر ناراضی ایت تعالیم را با تاریخ و سنت مذهبی و قوم بومی خود وقف می ده د.
5.ساخت گرایی:شکل نسبتا متفاوتی از مدرنیسم که در ان اگر چه ملت ها و ناسیونالیسم کاملا مدرن فرض می کند اما بر ویژگی ساختاراجتماعی انان تاکید می ورزد.بنا بر نظر اریک ها بزباوم .ملت ها وامدار سنت های بدیعی اند که حاصل راهکار ها و مطالعات اجتماعی بوده وبه منظور براورد کردن علایق افراد حاکم ازطریق کانالیزه کردن انرژی توده های جدیدا ازاد حلق گردیده اند در طرف دیگر قضیه بندیکت اندرسون-ملت را جامعه ای سیاسی و فرضی تصور می کند که با ظهور مذاهب دینوی واستبداد خواهان فضا را خالی می کند بطوری که در این میان مفاهیم زمان وسرمایه داری بدیل امکان تصور حرکت ملت هارا در مقیاس طولی (زمانی )ممکن می سازد
علی رغم تفاوت هایی که در بین انواع مختلف پارادایم های مدرنیته وجود دارد همه انها به طورخلاصه در چیزی که اگر بتوان مدرنیسم ساختاری اش نامید.مشترکند تفاوت بین این پارادایم ها را نمی توان مدرنیسم متحمل و ضمنی پنداشت.مدرنیسم فقط مشاهد ساده ارتباطبین ناسیونالیسم ومدرنیسم هم نیست .بلکه باوری است موروثی وملی نسبت به سرشت مدرنیته وجز این هم نمی تواند باشد در این دیدگاه مدرنیته الزاما قالب ملت هارا همانند جنبش ها و ایدئو لوژی ها ی ناسیونالیستی به خود گرفت
