دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی

هرکس بخواهدخانه اش را آبادکندباید مملکتش را ویران کند.وهرکس بخواهدمملکتش را ابادکند باید خانه اش راویران کند.

دست نوشته های وریا بهرامی ولدبیگی

هرکس بخواهدخانه اش را آبادکندباید مملکتش را ویران کند.وهرکس بخواهدمملکتش را ابادکند باید خانه اش راویران کند.

پایتخت کردستان ایران

کرمانشاه پایتخت کردستان ایران است 

کرماشناه پایتخت کردستان ایران است.روایت کنند که ان را وره ران (بهرام چهارم-388-399)پادشاه ساسانی ساخته است.بهرام قبل از جلوس به سلطنت حمکران کرمان بوده وبدین جهت لقب کرمانشاه داشت.شهر در جلگه ماهیدشت قرار گرفته ودر ان زمان چون بر سرشاهراه زوار کربلاواقع شده که یک درجه دارای اهمیت تجاری می باشد.عده نفوس شهر به چهل هزار می رسد .گزنفوندر(سیروپدی)کردها رابه اسم کردوخ نامیده در کتیبه میخی بطوریکه تصورمیکنند کردها راkadrab نامیده اند کردها قدیمیترین شاخه ایرانیها را تشکیل می دهند. 

وریابهرامی 

weryabahrami@yahoo.com

کرمانشاه پایتخت کردستان ایران است. 

کرماشناه پایتخت کردستان ایران است.روایت کنند که ان را وره ران (بهرام چهارم-388-399)پادشاه ساسانی ساخته است.بهرام قبل از جلوس به سلطنت حمکران کرمان بوده وبدین جهت لقب کرمانشاه داشت.شهر در جلگه ماهیدشت قرار گرفته ودر ان زمان چون بر سرشاهراه زوار کربلاواقع شده که یک درجه دارای اهمیت تجاری می باشد.عده نفوس شهر به چهل هزار می رسد .گزنفوندر(سیروپدی)کردها رابه اسم کردوخ نامیده در کتیبه میخی بطوریکه تصورمیکنند کردها راkadrab نامیده اند کردها قدیمیترین شاخه ایرانیها را تشکیل می دهند.شاید طایفه کرد از اختلاط فاتحان ایرانی باسکنه سابق مملکت کوهستانی تشکیل شده اند کردها از لحاظ ملی اهمیت مستقلی در تاریخ نداشته اندولی بعضی دستجات انان مثل دستجات سایر اقوام جنگجوی داخلی در خدمت سلاطین شده و روسای انان اغلبا بمقامات عالیه رسیده انداز جمله صلاح الدین ایوبی معروف که در دوره جنگهای صلیبی برجسته ترین مبارزین مسلمین کردبوده است بیسترکردهای ایران سنی شافعی بوده بعضی از کردهاکه زیاد تحت نفوذ ایرانی در امده اند شیعه شده اند گذشته از ان فرقه علی الهی که علی را مظهر خدا می دانند در بین کردها شیوع دارد.در نزدیک کرمانشاه قسمتی از این کردها زندگی میکنند و تقریبا هیچ فرقی با ایرانیان ندارند ئلایت کرماشاه ار حیث تهیه غلات یکی ار پر ثروت ترین ولایت ایران است.در چادرهای کوچ نشینی مثل چادرهای تراکمه قالیهائی می بافند که خواهان فراوانی دارد.ابن رستهدر سال163و167می نوسید در بین راه دکان و قرمسین که امروز کرماشاه و به عبارت صحیح کرماشاهان نامیده می شود در کنار کوه معروف بیستون مفصلترین کتیبه های هخامنشی که تا زمان ما محفوظ مانده نقش شده است.این کیتبه ازجلوس داریوش به تخت سلطنت و فتوحات و غلبه بر یاغیان سخن می رانند.نقشهای برجسته صورت شاه و روسای یاغیان را که اسیر و نزد وی اورده اند را نشان می دهد . کتیبه بر حسبمعمول به سه زبان نوشته شده است در خود کتیبه اظهار میشود که سوادی از ان به ولایت فرستاده شود تا تماملت بتواند برا ان مطلع شود اول کسی که از روی کتیبه ها سواد برداشته و موفق به خواندن انها شد (راولینسون)بود در انتهای غربی کوه به فاصله شش کیلومتر از کرماشاه حجاری برجسته از زمان ساسانیان مانده که درمیان ان صورت یک سوار ایرانی زره پوش جلب توجه می کند.بر دیواره های طرفین پرده های شکارگاه نقش کرده اند بر بالای طاق ربه النوعفتح و غیره نقش کرده اند در تالار کوچ صورت شاهپور دوم و شاهپور سوم را نقش کرده اند (کرزن در ج1ص561)کتاب خود نقل می کند که سوار مسلح خسرو دوم است و تمام این مبانی منسوب به دوره ای است که ساطنت این پادشاه با شرکت عساکر ماوراء یعنی امپراتوری بیزانس مستقر گردیده . به این مسئله مربوط میشود.(ابن رسته166)تصاویر اینجا را منسوب به خسرو دوم و زن او شیرین دانسته اند. در بعضی روایات اصل شیرین را یونانی گفته اند و در حالی انکه اشتباه است ولی باید گفت که استادان رومی ممکن بود که جزءاسرای نظامی برای انجام این قبیل کارها به کار گرفته شده باشند و شاید تمام این بنا طوریکه (یوستی )تصور میکند مربوط به قرن چهارم و زمان شاهپور دوم و شاهپور سوم است.سلاطین صفوی توجه مخصوصی به نواحی کردستان داشته اند زیرا که انجا میدان جنگ حقیقی ایران و عثمانی بود. تبلیغات سلاطین عثمانی در ان ناحیه به درجه اعلی رسید حتی از لحاظ مذهبی هم در میان ایرانیان و اکراد اختلاف افکنده بود شاه اسماعیل صفوی برای انکه ان ناحیه را مصفا کند در تنبیه یاغیان کوشید ئ همان سیاست اق قویونلو را تعقیب کرد زیرا می دانست اسایش این ناحیه برای تعقیب سیاستی که در مورد ترکان دارد چقدر مهم خواهد بود در خوی یازده تن ازامراءکرد به حضور او رسیدند و اظهار اطاعت کردند ولی شاه اسماعیل چند تن از انان را که محل سوءظن میدانست به زندان افکند و حکومت ولایت کردستان را به امراءقزلباش تفویض کرد.شاه اسماعیل هر قدر نسبت به یاغیان کردستان سختگیری می کرد نسبت به سایر امرای انجا محبت می نمود چنانکه حاج رستم بیک از امراءچمگزک چون خبر حرکت شاه اسماعیل را شنید به خدمت او رونها و قلاح خود را با وی تفویض و تسلیم کرد و شاه اسماعیل ریاست ایل چمگزک را به او ارزانی داشت. حماسه ای زیبا و دلنشینی به شرح زیر امده است: هنگامی که سران عشایر ایران در انجمن صائین قلعه برای مشورت در باره اوضاع اشفته ایران که ولایت شروان یا کرجشتان و قره باغ به دلیل ضعف محمد شاه صفوی از دست رفته بود و سران عشایر ازوی مایوس گشته بودندبرای تعیین تکلیف وضع سلطنت صفوی بین انان بحث و مشاجره در گرقته بود در بین اختلاف نظرهایی زیاد بعضی ها جانبداری از ظهماسب میرزا و بعضی ها از جانبداری از عباس میرزا جدال و اختلاف نظر داشته یکی از حاضرین در جلسه از میان انها برخاسته و باصدای رسا گفت:برادران سران ایران زمین از اختلاف باید ترسید نه عثمان پاشه و عبدلله خان ازبک این دشمنان همیشه بوده اند جواب ایشان اسان است به شرط اینکه متفق و متحد باشیم 1500سال قبل تاکنون بسیاری از کشور گشایان به اذربایجان و کردستان روی اورده اند همه امده اند که مالک این سرزمین شده ودر انها منزل کنند لکن چون پدران ما یگانه و متحد و هم پشت بودند خائف و خاسر وترسان و لرزان از اذربایجان و کردستان بیرون رفتند و ما را به حال خود گذاشتندامروز سنان پاشا و عثمان پاشا نام دارد یک روز هم اب طابان و اغوست خوانده می شوند و ان روز ما را(پارت و شاهان مهرداد اشکانی)می خوانند امروز قزلباش و سلطان محمد صفوی می دانند و ان روز رومی ها می پرسیدند (شاه کجاست؟) و جواب می شنیدند(به شکار قرقاول رفته و به زودی خواهد امد)امروز هم همین جواب به رومی ها و عثمانی پاشا داده شده است شاه به شکار قرقاول رفته و قریبا بازخواهد گشت؟ اری برادران عزیزان سران ایران زمین این دشمنان2500ساله هیچ گاه ما را راحت نگذاشته اند لکن هرچه وهر وقت که امده اند ماهم با چهره های گشاده به استقبال انها شتافته ایم راه ها را هموار و در ها را باز گذاشته ایم تا بیایند تا انچه پرانشان چشیده اند انها نیز بچشند اما همان طور که گفتم این افتخارات را پدران از جان گذشته ما به قدرت اتحاد و قوت یگانگی به دست اورده اند اختلاف و نفقهمین است مه تا به حال نتیجه ان را دیده و زهر تلخ انرا چشیده ایم ؟اگر هم شما نچشیده اید ار عالی شان پیر غیبی بپرسید(امیر خان یک دست )که روزهای ملامت بار و قتل عام را دیده بالای سر جوانان نوخط ایستاده و گریسته از مردم تبریز بپرسید که مورد فجیع ترین حملات عثمانی قرار گرفته و با چشمان خود کودکان شیرخواررا روی سینه ماداران شهید سر بریده ؟اطفال معصوم را به دیوار کوچه ها میخ کوب مشاهد نموده ؟طنین صدای امیر دلیر سالن اجتماع سران عشایر را فراگرفته بود . نفس ها در قفسه سینه هریک از امرای عشایر حبس گردیده بودبه صدای رسا وشمرده و فصیح این جوانمرد دلیر گوش می دادند چشمان خویش را به او دوخته بودند امیر ادامه داد و گفت: ای برادران ار تیر غیبی بپرسید که مادران داغ دیده تبریزی بالای سر جوان شهیدش به سپاهی عثمانی چه گفت؟ دامن او را رها نمی کرد و عاجزانه تقاظای می نمود اکنون که میوه دا من و پشت و پناه من و نان اور من را کشته اید شما را به خدا مرا بکشید و خونم را با خون شهیدم امیخته بگردانید دیگر این زندگی برای من مادر حیاتی نیست کوه رنج و بلاست برای خدا مرا از این درد و بلا نجات دخید و اما سپاه ترک در جواب این ناله ها میگفتند : تورا می گذاریم تابیشتر رنجیده شوی و بهتر خرد گردی و تحقیر شوی قتل عام و قطعی از عقب می رسد تورا به شمشیر او میسپارم اخر او هم نیز سهمی دارد. لشکر ایران عبارت است از جمع کثیری از سواره بی نظام که ایلات تشکیل می دهند و سر کرده هر طایفه نیز از خود ایشان است و جمعی دیگر پیاده غیر منظم و سوار بی نظام که حال در ایران است مثل همان سواره ای که در ایام سلف با رومیان می جنگیدند و هنوز روش اباد و اجداد و سایر عادات و رسوم ایشان را درجنگ از دست نداده اند .تمامی این نوشته و روایات در وصف اپوزیسیون و احزاب کردستان ایران است که متاسفانه از مردم داخل ایران دور بوده و در گوش های خود پنبه فرو کرده اند و فریاد های مردم را نخواهند شنید.چون دست از مبارزه کشید و به زنگی نو پرداخته اند و مبارزه برای ازادی را به موقعیت و قدرت حزبی و شمشیر برنده خود بر علیه دیگر احزب ترجیح می دهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد